مسخرست که بخواد بمونه...فکر رفتنش !
و دست هاش ! چیزهایی که نمیتونم از دستشون بدم ...
باز هذیون میگم . اصلن منتظر اینم که اسفند کی تموم میشه. انتظار باعث میشه زمان دیر بگذره! انتظار میکشم
گرفتار سکوتی ام که معمولن قبل فریاد لازمه ! دارم خودمو اماده میکنم..
توی سرم میچرخی و نمیدونم چه بلایی سرت بیارم ! به فکر نکردن بهت فکر نمیکنم ! نمیدونم افکارم چرا جمع بندی نمیشه! چرا از هر مسیری برم به تو میرسم و این دردناکه ! دردناک تر اینه که دیگه نباید ادامه داد ! انگار اینجوری بهتره ! نباید ادامه داد به نداشتنت !
بی حرف باید از خم این ره عبور کرد..
رنگی کنار این شب بی مرز مرده است!!
وقتی که آسمان آبی ترین رنگ را داشت...
برچسب : نویسنده : theproudd بازدید : 90